مارتین شونگاوئر گراورساز
یکی از بزرگترین و مشهورترین استادان کندهکاری شابلون (گراور) در قرن 15 میلادی، مارتین شونگاوئر (1491-1453؟ / Martin Schongauer) بود که در کنار رود راین شمالی در شهر کُلمار، یا آلزاس امروزی، زندگی میکرد. گراور شب مقدس اثر شونگاوئر است. این صحنه با ذهنیت استادان بزرگ هلندی تعبیر شده است. شونگاوئر، مانند آن استادان، علاقه داشت که هر جزء کوچک و غیر مهم از صحنه را انعکاس دهد، و بافت دقیق و سطح رویین اشیاء را برای ناظر محسوس گرداند. اینکه او توانسته بدون استفاده از قلممو و رنگ روغن به چنین موفقیتی نائل آید، واقعاً شبیه به معجزه بود. میتوانیم با ذرهبین حکاکیهای او را ببینیم و شیوه فرم دهی به سنگها و آجرهای ساییده و شکسته، گلهایی که در درزها و شکافها روییدهاند، پیچکهایی که در انحنای قوس سقف خزیدهاند، پوست حیوانات، و موی سر و ریش چوپانان را مطالعه کنیم.

مجمریا عودسوز، مارتین شونگاوئر، موزه متروپولیتن نیویورک
گراور شب مقدس
البته فقط پرحوصلگی و چیرهدستی او نیست که باید تحسین شود. میتوانیم بدون آنکه کوچکترین اطلاعی از دشواری کار با مغار داشته باشیم، از قصه کریسمس او لذت بریم. مریم باکره را میبینیم که در نمازخانه مخروبهای که به طویلهی حیوانات تبدیل شده، زانو زده است. او برای مهرورزی و پرستش کودک، زانو زده است، کودکی که او را با عشق و مراقبت بر گوشه ردای خود خوابانده است. قدیس یوسف، فانوس به دست، کنار مریم ایستاده و با چهرهای پدرانه و نگران او را مینگرد. گاو و الاغ نیز در حالت پرستشاند.
چوپانان خاضع در آستانه عبور از درگاه ورودیاند؛ یکی از آنها، در پسزمینه، پیامی را از فرشتهای دریافت میکند. در گوشه راست و بالای تابلو، اشارهای خیلی کوتاه به گروه همخوانان بهشتی شده است که آواز صلح بر روی زمین را میخوانند. این نقشمایهها همه در سنت هنر مسیحی ریشههای عمیق دارند، ولی شیوه تلفیق و توزیع آنها بر این صفحه، کار خود شونگاوئر است. مسائل ترکیببندی یک صفحه جایی و یک تابلوی تزیین محراب کلیسا، در بعضی جنبهها مشابهاند. در هر دو مورد، القای فضای سهبعدی و بازنمایی وفاداران طبیعت و اصل، نباید ثبات ترکیببندی را برهم بزند. صرفاً با در نظر گرفتن این مسئله است که میتوانیم دستاورد شونگاوئر را بهتماممعنا درک و تحسین کنیم. اکنون میتوانیم بفهمیم که چرا او یک محل مخروبه را بهعنوان جایگاه داستان انتخاب کرده است: این محل به وی امکان داده است که صحنه را با سنگهای پسوپیش دیوارهای مدخلی که نگاه ما از آن میگذرد، به نحو ملموسی قابگیری کند. همچنین وی را قادر ساخته است که پسزمینهای از کنتراست رنگ سیاه را در پشت شخصیتهای اصلی به وجود آورد، و هیچ قسمت از تابلو را خالی پا بدون نقش رها نکند چنانچه دو قطر مستطیل صحنه را رسم کنیم خواهیم دید که شونگاوئر با چه دقت و ظرافتی ترکیببندی خود را مطرح کرده است: دو قطر مستطیل روی سر مریم مقدس که مرکز واقعی این تابلو است، با یکدیگر تلاقی میکنند.

شب مقدس، مارتین شونگاوئر، سالهای 1470-75 میلادی، گراور 25×17 سانتیمتر
میراث شونگاوئر
چاپ چوبی و گراورسازی بهسرعت سراسر اروپا را فراگرفت. گراورهایی به شیوه مانتنیا و بوتیچلی در ایتالیا و هنرمندان دیگری از هلند و فرانسه، ساخته شد. کارهای چاپی که بهاینترتیب به دست آمد، وسیله دیگری برای انتشار و مبادله ایدهها و دیدگاهها میان هنرمندان کشورهای مختلف گردید. در آن زمان هنوز برای یک هنرمند، ایده با الهام گرفتن از کار هنرمندی دیگر، مایه سرافکندگی نبود، و بسیاری از هنرمندان متواضع و کم ادعا از چاپهای گراوری بهعنوان کتابهای الگو یا مدل استفاده میکردند. درست همان گونه که اختراع چاپ، مبادلهی ایدههایی را تسریع و تشدید کرد که بدون آن، چهبسا جنبش اصلاح دین هرگز اتفاق نمیافتاد، چاپ تمثالها هم پیروزی هنر رنسانس ایتالیا را در دیگر نقاط اروپا تضمین کرد. چاپ از جمله نیروهایی بود که در انقراض هنر قرون وسطایی کشورهای شمالی نقش داشت، و بحرانی را در هنر این کشورها به وجود آورد که فقط بزرگترین استادان هنر توانستند بر آن فائق آیند.

وسوسه سنت آنتونی، مارتین شونگاوئر، 1470-1475 میلادی